اساساً تا آنجا که ما اطّلاع داریم و کتبی که از دانشمندان گذشته به ما رسیده گواهی میدهد، این گونه سؤالات همیشه در میان عدّهای از افراد بشر بوده است-/ بخصوص هنگام وقوع حوادث ناگوار، بیشتر به این فکر فرو میرفتند-/ حتّی تاریخ عقاید و ادیان نشان میدهد که راه نیافتن به پاسخ واقعی همینگونه سؤالات احیاناً سبب توجّه بعضی به عقیده «مادّیگری» و «الحاد» و روی گردانیدن از اصل «توحید و خداشناسی» شده است؛ زیرا در اثر مطالعه سطحی و قضاوت عجولانه هنگام بروز این قبیل حوادث، آنها را در قیافه هولناک و تنفّرآمیزی میبینند و گاهی از آنها به خشم طبیعت و یا قهر آن! تعبیر میکنند، در صورتی که اگر قیافه واقعی آنها را با عینک عقل و اندیشه نگاه کنیم، نتیجه دیگری به دست میآید.توضیح این که: قضاوت ما درباره سود و زیان هرچیزی همواره نسبی است، آنچه سود خود ماست خوب و مفید و آنچه بر زیان ماست بد و مضر میدانیم و هرگز حساب نمیکنیم که فلان حادثه که در سرنوشت ما اثر بدی گذاشته در اجتماع و آینده چه آثاری به بار خواهد آورد، زیرا یک مادّه شیمیایی ممکن است برای ما سمّی مهلک محسوب شود، در صورتی که ممکن است برای دیگری دارویی حیاتبخش باشد و بالعکس ....
ولی آیا تنها سود و زیان ما میتواند ملاک خوب و بدن بودن یک موجود، یا یک حادثه باشد و یا این که برای قضاوت کلّی و نهایی باید مجموعه تأثیرات این حادثه را در تمام موارد در نظر بگیریم و روی هم رفته مورد نظر و مطالعه قرار دهیم؟
برای روشن شدن این حقیقت به مثال ساده زیر توجّه کنید:
هنگامی که باران شدیدی میبارد، قهراً سود و زیانی به بار میآورد؛ قضاوت مردم درباره آن مختلف است کسانی که در اثر جاری شدن سیل خانه یا مزرعه شان آسیب دیده، ناله کنان میگویند: نمیدانم چرا این بلای ناگهانی متوجّه من شد!
و دیگران که از بیآبی باغ و کشتشان رنج میبرند و این باران باعث وفور آب قنات یا نهرشان شده است، میگویند: به به! چه نعمت بزرگی بود، خدا لطف خود را شامل حال ما کرده است!
ولی اگر مجموعه تأثیرات این باران را در نظر بگیرند، همگی آن را «باران رحمت» مینامند نه قهر طبیعت.
بعلاوه برخی از بلاها نعمت بزرگی هستند که ما از حقیقت آنها غافلیم؛مثلًا، بعضی بیماری هاست که انسان در دوران عمر خود یک مرتبه به آن مبتلا میشود، ولی اثر آن این است که در وجود بیمار برای همیشه مصونیّتی در مقابل آن بیماری یا بیماریهای مشابه آن ایجاد میکند.
اگر به همان لحظه ابتلا نگاه کنیم، آن را بلا مینامیم در صورتی که اگر آثار آن را برای تمام عمر در نظر بگیریم قطعاً نعمت خواهیم خواند.
یکی دیگر از فلسفه بروز بلاها، درک وجود نعمتهاست.
قابل انکار نیست که ما در یک دریا از نعمت و موهبت الهی غرق هستیم، ولی وجود بیشتر آن نعمتها را، درک نمیکنیم؛ مگر در صورتی که موقّتاً آن نعمت از ما سلب شود. تصوّر کنید اگر بیماری در جهان وجود نداشت چگونه میتوانستیم بفهمیم که سلامت و صحّت ما چه موهبت بزرگی است! یا اگر تاریکی شب نبود، چگونه میتوانستیم بفهمیم که امواج نور آفتاب که در روز بیدریغ بر چهره جهان پاشیده میشود، چه نعمت گرانبهایی است! اگر گاه و بیگاه زمین-/ این گهواره زندگی-/ در زیر پای ما مختصر لرزشی نداشت، آیا هیچ معلوم میشد که آرامش زمین یعنی چه! و اگر گاهی خشکسالی واقع نمیشد، آیا ممکن بود بدرستی نقش اساسی باران را در زندگی خود متوجّه شویم!
بنابر این برای این که بشر به مواهب بیشمار زندگی توجّه خاصّی پیدا کند و از آنها و خداوند موهبت بخش خود قدردانی کند، گاه و بیگاه تغییر مختصری در آنها واقع میشود تا ما را به این حقیقت بزرگ و ارزنده واقف سازد. این تغییرات مختصر و وقّتی همان است که ما آن را «بلا» مینامیم.
آیا به توجّه به این نکته، این «بلا» برای اجتماع انسان درس آموزندهای نیست و آیا اگر آنها را «نعمت بزرگی» بنامیم، جای تعجّب دارد!
امّا این که چرا این بلاها در برخی از نقاط جهان واقع میشود ... و چرا دامنگیر برخی از مردم میگردد ...؟باید توجّه داشت که بلاها نیز منشأ طبیعی دارند، هر کجا شرایط ایجاب بکند بلا رخ میدهد.
همانطور که در روایتها نیز آمده است یکی از شرایط نزول بلا، شیوع برخی از گناهان بزرگ در میان مردم است؛ در دعای کمیل چنین میخوانیم:
«اللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُ نُوبَ الَّتی تُغَیِّرُ النِّعَمَ، اللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تُنْزِلُ الْبَلاءَ ...؛
بار خدایا! گناهان مرا ببخش که نعمتها را دگرگون میکند، بارالها! آن گناهان مرا بیامرز که موجب نزول بلا میشود!».
قرآن نیز میفرماید: «وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِیبَنَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خاصَّةً؛ و از فتنهای بپرهیزید که تنها به ستمکاران شما نمیرسد (بلکه همه را فراخواهد گرفت، چرا که دیگران سکوت اختیار کردند.)»!(1)
1- سوره انفال، آیه 25.
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: معارف اسلامی، پرسش و پاسخ، ،