برای خرید به ادامه بروید

35 تومان


رهبر فاسق و رهبر عادل


احـنـف بـن قـیس می گوید: نزد معاویه رفتم، در مجلس او آن قدر شـیـریـنـی و تـرشـی آوردنـد کـه تعجب کردم. بعد از آن، غذاهای رنـگـارنگ در سفره او چیدند که من نام آن ها را ندانستم، و نام یـک یـک آن هـا را از او مـی پرسیدم و او جواب می داد. وقتی که معاویه غذاهای خود را توصیف کرد، گریه ام گرفت.

گفت: چرا گریه می کنی؟

گـفـتم: به یادم آمد که شبی در محضر علی(ع) بودم. هنگام افطار، آن حـضرت مرا تکلیف ماندن کرد، آن گاه انبانی[ کیسه ای] که سرش بـسـته بود و مهر زده شده بود طلبید، گفتم: در این انبان چیست؟

فرمود: سویق[ آرد نرم] جو است.

عـرض کردم: ترسیدی کسی از آن بردارد و یا بخل کردی که این گونه سر آن را مهر کرده ای؟

فـرمـود: نه ترسیدم و نه بخل کردم، بلکه ترسیدم فرزندانم آن را با روغن یا زیتون بیالایند[ تا من سویق روغنی بخورم]. گفتم: اگر چنین غذایی بخوری مگر حرام است؟

فـرمـود: حـرام نـیـست، ولی بر امامان عادل واجب است که به قدر فـقـیـرترین مردم، نصیب خود را بردارند تا مستمندان از جاده حق بیرون نروند

 



:: موضوعات مرتبط: داستان های 14 معصوم، ، ،
:: برچسب‌ها: رهبر, فاسق, و, رهبر, عادل,
نویسنده : محسن امامی
تاریخ : جمعه 20 شهريور 1394
زمان : 1:49
تهمت از آسمان و کوه ها،سنگین تر است.
| ادامه مطلب...

یک روز مردی که طالب دانش و معرفت بود برای دریافت پاسخ هفت مسئله، پس از پیمودن هفتصد فرسنگ راه، به نزد امیرالمؤمنین علی (ع) آمد و گفت: «یا امیرالمؤمنین! من هفتصد فرسخ راه آمده ام تا از هفت مسئله سؤال کنم». امام (ع) فرمود: «هر سؤالی مایلی بپرس.»

آن مرد گفت: 1 - سنگین تر از آسمان، پهناورتر از زمین، بی نیازتر از دریا، سخت تر از سنگ، سوزان تر از آتش، سردتر از سرما و تلخ تر از زهر چیست؟

حضرت در پاسخ او فرمود:

- از آسمان سنگین تر، تهمت و افترا بر شخص بی گناه است؛

- از زمین پهناورتر، دامنه حق و حقیقت است؛ 



:: موضوعات مرتبط: داستان های 14 معصوم، ، ،
:: برچسب‌ها: تهمت, از, آسمان, ها, و, کوه, ها, سنگین, تر, است,
نویسنده : محسن امامی
تاریخ : جمعه 20 شهريور 1394
زمان : 1:39
مکر و حیله عمروعاص
| ادامه مطلب...

عمروعاص كه مردي زيرك و سياست باز بود نامي از بزرگترين حيله بازيهاي او در تاريخ ثبت است
او وقتي ، جناب جعفر طيار برادر امير المو منين عليه السلام از طرف پيامبر با گروهي به حبشه رفتند با حيله اي به حبشه رفت و به نجاشي گفت : مردي را ديدم كه از حضور شما خارج شد ، او فرستاد دشمن ماست ، اجازه بده او را بكشيم تا انتقام خود را از آن گرفته باشيم ، كه اينها به بزرگان ما زياد توهين كردند ، نجاشي ناراحت شد و مشت محكمي بصورت عمرو عاص نواخت !
عمر و عاص در زمان خلافت ابوبكر بفرماندهي سپاهي متوجه شام گرديد در زمان عمر مدتي حكومت فلسطين را بعهده داشت و بطرف مصر رفت و آنجا را هم فتح كرد و حاكم آنجا گرديد .
تا چهار سال از خلافت عمر هم حاكم مصر بود ، وليكن عثمان او را معزول ساخت و رابطه او و عثمان تيره شد؛ و نوعا از عثمان انتقاد مي كرد تا جاييكه روزي كه عثمان بالاي منبر بود ، او گفت : خيلي برايت سخت گرفته اي تا جاييكه در اثر انحراف تو همه امت منحرف شدند ، يا عدالت پيشه كن يا از كار بر كنار شو
گاهي نزد امير المو منين عليه السلام مي آمد و مي خواست او را عليه عثمان تحريك كند ، گاهي اين مكار نزد طلحه و زبير مي رفت و آنها را به كشتن عثمان تشويق مي كرد .  



:: موضوعات مرتبط: داستان های 14 معصوم، ، ،
:: برچسب‌ها: مکر, و, حیله, عمروعاص,
نویسنده : محسن امامی
تاریخ : جمعه 20 شهريور 1394
زمان : 1:26
فرق سگ و گوسفند[علم و دانایی]
| ادامه مطلب...

مردی اعرابی از امیرالمومنین علیه السلام پرسید؛ سگی را دیدم با گوسفندی جستن كرد و از آنها حملی به هم رسید، این حمل به كدامیك ملحق است ؟
آن حضرت علیه السلام فرمود: او را در كیفیت خوراكش ‍ آزمایش كن ، اگر گوشتخوار بود سگ است و اگر علف خوار بود گوسفند.
اعرابی : او را دیده ام گاهی گوشت خورده و گاهی علف.
علی علیه السلام او را در آب آشامیدن آزمایش كن ، اگر با دهان آب می خورد گوسفند است و اگر با زبان آب می خورد سگ است.
اعرابی : هر دو جور آب می خورد.
علی علیه السلام او را در راه رفتن آزمایش كن ، اگر دنبال گله می رود سگ است و اگر وسط یا جلو گله می رود گوسفند است.
اعرابی : گاهی چنین است و گاهی چنان.

 



:: موضوعات مرتبط: داستان های 14 معصوم، ، ،
:: برچسب‌ها: فرق, سگ, و, گوسفند, [علم, و, دانایی, ],
نویسنده : محسن امامی
تاریخ : جمعه 20 شهريور 1394
زمان : 1:22
حضرت علی و کاسب بی ادب


در ايامي كه اميرالمو منين عليه السلام زمامدار كشور اسلام بود ، اغلب به سركشي بازارها مي رفت و گاهي به مردم تذكراتي مي داد .
روزي از بازار خرمافروشان گذر مي كرد ، دختر بچه اي را ديد كه گريه مي كند ، ايستاد و علت گريه اش را پرسش كرد . او در جواب گفت : آقاي من يك درهم داد خرما بخرم ، از اين كاسب خريدم به منزل بردم اما نپسنديدند ، حال آورده ام كه پس بدهم كاسب قبول نمي كند .
حضرت به كاسب فرمود : اين دختر بچه خدمتكار است و از خود اختيار ندارد ، شما خرما را بگير و پولش را برگردان .
كاسب از جا حركت كرد و در مقابل كسبه و رهگذرها با دستش به سينه علي عليه السلام زد كه او را از جلوي دكانش رد كند .
كساني كه ناظر جريان بودند آمدند و به او گفتند ، چه مي كني اين علي بن ابيطالب عليه السلام است ! !
كاسب خود را باخت و رنگش زرد شد ، و فورا خرماي دختربچه را گرفت و پولش را داد .
سپس به حضرت عرض كرد : اي اميرالمو منين عليه السلام از من راضي باش و مرا ببخش .
حضرت فرمود : چيزي كه مرا از تو راضي مي كند اين است كه : روش خود را اصلاح كني و رعايت اخلاق و ادب را بنمايي

 



:: موضوعات مرتبط: داستان های 14 معصوم، ، ،
:: برچسب‌ها: حضرت, علی, و, کاسب, بی, ادب,
نویسنده : محسن امامی
تاریخ : جمعه 20 شهريور 1394
زمان : 1:17
ابن اللبیه و جمع آوری زکات
| ادامه مطلب...

حضرت رسول اكرم صلى ‏الله عليه و آله مردى به نام ابن اللبيه را از طايفه ازد براى جمع آورى زكات فرستاد و چون آن مرد از ماموريت خود بازگشت مبلغى از اموال را كه همراه آورده بود تسليم پيغمبر اكرم صلى‏الله عليه و آله كرد و مبلغى را براى خود برداشت و گفت: آن قسمت مال شما و اين قسمت هديه‏اى است كه مردم به من اهداء كرده‏اند رسول اكرم صلى‏الله عليه و آله فرمود: چرا در خانه پدر و مادر ننشستى تا ببينى هديه برايت مى‏آورند يا نه بعد به سخن برخاست و در طى بيان موثرى فرمود: چگونه است كه ما مردمان را مامور جمع آورى زكات مى‏سازيم پس مى‏گويند اين قسمت مال شما و اين قسمت هديه است كه بما اهداء شده چرا چنين مامور در خانه پدر و مادرش نمى‏نشيند تا ببينند هديه برايش مى‏برند يا نه‏

روى عن رسول الله صلى‏الله عليه و آله قال: خصله من لزمها اطاعته الدنيا و الاخره و ربح الفوز بالجنه، قيل و ما هى يا رسول الله صلى‏الله عليه و آله؟ قال: التقوى‏

فرمود: هركس داراى يك خصلت باشد و مدام ملازم او باشد دنيا و آخرت از او اطاعت مى‏كند، گفته: شد كدام آن خصلت؟ فرمودند: تقوى است.

يعنى: اگر كسى داراى زهد باشد همه چيز در اختيار او است اما اگر تقوى نباشد زندگى كردن براى انسان مشكل مى‏شود.

 



:: موضوعات مرتبط: داستان های 14 معصوم، ، ،
:: برچسب‌ها: ابن, اللبیه, و, جمع, آوری, زکات,
نویسنده : محسن امامی
تاریخ : پنج شنبه 19 شهريور 1394
زمان : 23:33
پیامبر و دو حلقه جمعیت


رسول اكرم " ص " وارد مسجد مسجد مدينه شد ، چشمش به دو اجتماع افتاد كه از دو دسته تشكيل شده بود ، و هر دسته‏ای حلقه‏ای تشكيل داده سر گرم كاری بودند : يك دسته مشغول عبادت و ذكر و دسته ديگر به‏ تعليم و تعلم و ياد دادن و ياد گرفتن سرگرم بودند ، هر دو دسته را از نظر گذرانيد و از ديدن آنها مسرور و خرسند شد . به كسانی كه همراهش بودند رو
كرد و فرمود : " اين هر دو دسته كار نيك می‏كنند وبر خير و سعادتمند " . آنگاه جمله‏ای اضافه كرد : " لكن من برای تعليم و
داناكردن فرستاده شده‏ام " ، پس خودش به طرف همان دسته كه به كار تعليم و تعلم اشتغال داشتند رفت ، و در حلقه آنها نشست

 



:: موضوعات مرتبط: داستان های 14 معصوم، ، ،
:: برچسب‌ها: پیامبر, و, دو, حلقه, جمعیت,
نویسنده : محسن امامی
تاریخ : پنج شنبه 19 شهريور 1394
زمان : 16:47
یهود و غذای حرام


هنگامي كه حضرت محمد صلي الله عليه و آله هفت ساله بود ، يهوديان (كه نشانه هايي از پيامبري را در او ديدند در صدد بعضي امتحانات برآمدند) با خود گفتند : ما در كتابهايمان خوانده ايم كه پيامبر صلي الله عليه و آله اسلام از غذاي حرام و شبهه ، دوري مي نمايد خوب است او را امتحان كنيم ، بنابراين مرغي را دزديدند و براي حضرت ابوطالب فرستادند تا همه به عنوان هديه بخورند ، همه خوردند غير پيامبر صلي الله عليه و آله كه به آن دست نزد .
علت اين كار را پرسيدند ، حضرتش در پاسخ فرمود : اين مرغ حرام است و خداوند مرا از حرام نگه مي دارد .
پس از اين ماجرا ، مرغ همسايه را گرفته و نزد ابوطالب فرستادند ، به خيال اينكه بعد پولش را به صاحبش بدهند . ولي آن حضرت باز هم ميل ننمود و فرمود : اين غذا شبهه ناك است .
وقتي يهود از اين جريان اطلاع يافتند ، گفتند : اين كودك داراي مقام و منزلت بزرگي خواهد بود

 



:: موضوعات مرتبط: داستان های 14 معصوم، ، ،
:: برچسب‌ها: یهود, و, غذای, حرام,
نویسنده : محسن امامی
تاریخ : پنج شنبه 19 شهريور 1394
زمان : 16:1
مکر زرقاء[مکر و حیله]


چون آمنه مادر پيامبر صلي الله عليه و آله ، به حضرت حامله شد كهانت كاهنان مختل شد سطيح كه كاهني بود معروف از طايفه غسان به رزقاء يمامه كه او هم كاهنه بود نامه نوشت كه بايد در خاموش كردن اين نور به هر مكر و خدعه متمسك شد .
رزقاء با آرايشگر حضرت آمنه بنام (تكنا) آشنا بوده و او روزي تكنا را ديد و گفت : چرا ناراحت هستي ؟ او هم جريان تولد مولودي كه باعث شكستن بتها و ذليل شدن كاهنان مي شود را نام برد .
پس زرقاء كسيه زري را به تكنا نشان داد كه اگر در اين كار كمك نمايي اين كيسه از آن توست ، او هم قبول كرد .
به حيله زرقاء بنا شد تكنا روزي براي آريشگري آمنه برود و وسط كار با كارد زهر آلود به پهلوي او بزند كه مادر و فرزند بميرند !
از آن طرف هم زرقاء همه بني هاشم را آن روز موعود دعوت كند تا تكنا آن كار را تنهايي و بدون مزاحمت انجام دهد .
روز موعود فرا رسيد بني هاشم بجهت صرف طعام حاضر و تكنا هم در خانه آمنه مشغول آرايشگري شد وسط كار تكنا خنجر زهرآلود را درآورد كه بزند ، دستي از غيب بر تكنا زد و او به زمين افتاد و چشمش نمي ديد؛ فرياد آمنه هم بلند شد و زنان بني هاشم دور او اجتماع كردند ، و از واقعه پرسيدند ، او جريان را نقل كرد .
به تكنا گفتند : چه خبر باعث شد اين حيله را انجام دهي ؟ گفت : به دستور زرقاء انجام دادم او را بگيريد .
پس خود تكنا بدرك و اصل شد زرقاء هم خود را از مكه با صدمات زياد به وطن اصليش يمامه رساند و مكر او هيچ صدمه اي به آمنه و حملش نرسيد.

 



:: موضوعات مرتبط: داستان های 14 معصوم، ، ،
:: برچسب‌ها: مکر, زرقاء, [, مکر, و, حیله, ],
نویسنده : محسن امامی
تاریخ : پنج شنبه 19 شهريور 1394
زمان : 15:57
دستورالعمل علامه سید علی قاضی برای رفع مشکلات دنیوی و اخروی
| ادامه مطلب...

یکی از شاگردان علامه قاضی از ایشان پرسید: در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و چه در امور اخروی، چه ذکری بگوییم تا گشایش حاصل شود، ایشان پاسخ می‌دهد: پنج مرتبه صلوات و آیةالکرسی بخوان تا در امورتان به گشایش برسید.

دستورالعملی برای دفع دشمن

سیدهاشم حداد از شاگردان مبرّز به نقل از مرحوم قاضی(ره) می‌گفت: «خواندن آیات: «کهیعص» «حم-عسق» «وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا» برای دفع دشمن بسیار مفید است.

و خود آقای حداد گفت: چنان که روی نگین انگشتر عقیق زرد یا سرخ نوشته شود و انسان همراه داشته باشد خوب است.

همچنین سیدهاشم حداد عنوان می‌کرد: چنانچه در روی یک نگین انگشتر عقیق نوشته شود: «إِنَّهُ مِن سُلَیْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» و در روی دیگرش نوشته شود: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» «وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمً» «کهیهص» حم-عسق» و در انگشتری نموده در دست شود خوب است.

و أیضاً حضرت آقای حاج سید هاشم حداد می‌گفت: مرحوم قاضی گفته‌اند:

«هرکس در مقابل دشمن انگشت‌های دست خود را به ترتیب یکی پس از دیگری ببندد و در مقابل بستن هر انگشت یک حرف از حروفات: «کهیعص» «حم-عسق» را بگوید به طوری که وقتی که همه را گفت: تمام انگشتان بسته شود و سپس در مقابل دشمن باز کند، شر دشمن از او دفع خواهد شد.»



:: موضوعات مرتبط: علما، علامه سید علی قاضی، ،
:: برچسب‌ها: دستورالعمل, علامه, سید, علی, قاضی, برای, رفع, مشکلات, دنیوس, و, اخروی,
نویسنده : محسن امامی
تاریخ : سه شنبه 17 شهريور 1394
زمان : 3:58
حالات عرفانی و عبادی علامه سید علی قاضی
| ادامه مطلب...

از احوالات عبادی ایشان آن گونه که باید به ما نرسیده ولی کثرت سجده و انقطاعشان به گونه ای بود که گاهی شاگردان خدمتشان می رسیدند و او آن قدر در سجده بود که آنها ناامید شده و برمی گشتند. عبادت شبانه کلامش را نافذ و آتشین کرده بود و به جمله ای دلی را می ربود: « دنیا می خواهی نماز شب بخوان، آخرت می خواهی نماز شب بخوان ».
و علامه طباطبائی با همان عبارت، شوری در دل می بیند و تا آخر عمر در محضرش به کسب فیض می نشیند و دست از او بر نمی دارد.

انس با قرآن

آقای قاضی بر انس با قرآن تأکید بسیار داشتند، از جمله در نامه ای به یکی از شاگردانشان این چنین می فرمایند: « علیکم بقراءة القران الکریم فی اللیل بالصوت الحسن الحزین فهو شراب المؤمنین ::: بر شما باد به قرائت قران کریم در شب، با صدای زیبا و غم انگیز، پس آن شراب مؤمنین است. »
و می فرمودند: « و آن قرة العیون مخلصین را همیشه در چشم داشته باشید و با آن هادی طریق مقیم و صراط مستقیم سیر نمایید و از جمله سیرهای شریف آن قرائت است به حسن صوت و آداب دیگر، خصوص در بطون لیالی ».
و ظاهر آداب ایشان بر این قرار داشته که با قرآن استخاره نمی کردند و به شاگردانشان هم می فرمودند: « بنده، به قرآن کریم استخاره نمی کند ».
و به شاگردش آیت الله علی محمد بروجردی می گوید: « هیچ گاه از قران جدا مشو. »

تلاوت مسبّحات

آیت الله کشمیری فرمود:« آقای قاضی سجده های طولانی داشت و معمولاً قبل از خواب، « مسبّحات» را تلاوت می فرمود و برای روشنایی قلب، هفتاد مرتبه استغفار بعد از نماز ظهر و عصر را تجویز می کرد. »
علامه طباطبائی فرموده اند: « ...سوره های مسبحات که با یسبّح و سبّح شروع می شود پنج عدد است: سورهای حدید، حشر، صف، جمعه و تغابن. و سوره اعلی که با «سبّح» به فعل امر شروع می شود، جزء مسبحات نیست، گرچه در روایتی وارد شده است ولیکن در روایت معتبره، مسبحات را همان پنج سوره تعیین کرده است.
و در روایت است که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم این پنج سوره را هر شب قبل از خواب می خواندند و از سبب قرائت این سوره ها از آن حضرت سؤال کردند؛ حضرت در جواب فرمودند: در هر یک از این سوره ها آیه ای است که به منزله هزار آیه از قرآن است! و در روایت دیگر وارد شده است که هر کس «مسبحات» را شب، قبل از خواب بخواند، نمی میرد مگر آنکه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و اله و سلم را قبل از مردن می بیند؛ و آن حضرت محل و مقام وی را در بهشت به او نشان می دهند!



:: موضوعات مرتبط: علما، علامه سید علی قاضی، ،
:: برچسب‌ها: حالات, عرفانی, و, عبادی, علامه, سید, علی, قاضی,
نویسنده : محسن امامی
تاریخ : سه شنبه 17 شهريور 1394
زمان : 2:1

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 36 صفحه بعد


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.