چگونه حوادث آینده در پیشگاه خدا حاضر است؟
| ادامه مطلب...

کلید حلّ این مشکل و مشکلاتی مشابه آن، در بحث‌های خداشناسی بیان شده است. گذشته و آینده و حال، مفاهیمی است که ساخته فکر و وجود محدود بشر است؛ زیرا: وجود ما هم از نظر «زمان» و هم از نظر مکان «مکان» محدود است، یعنی: ما در نقطه مشخصی از زمان و مکان قرار گرفته‌ایم. محدود بودن وجود ما از نظر مکان، مفاهیم «دور و نزدیک» را برای ما به وجود آورده، آیا اگر وجود ما تمام جهان را پر کرده بود، دور و نزدیک برای ما مفهومی داشت؟!

 



:: موضوعات مرتبط: معارف اسلامی، پرسش و پاسخ، ،
:: برچسب‌ها: چگونه حوادث آینده در پیشگاه خدا حاضر است؟,
نویسنده : محسن امامی
تاریخ : دو شنبه 21 تير 1395
زمان : 2:15
خدا را که آفریده است؟
| ادامه مطلب...

اتّفاقاً این ایراد یکی از معروفترین و در عین حال ابتدایی‌ترین ایراداتی است که مادّی‌ها دارند. آنها به عبارت روشنتر می‌گویند: «اگر همه چیز را خدا آفریده، پس خدا را چه کسی آفریده است؟».
حالا چطور شده آقای «راسل» خیلی دیر به این ایراد برخورد کرده، درست برای ما روشن نیست، ولی از آن‌جا که این سؤال در اذهان بسیاری از جوانان هست، باید دقیقاً مورد بررسی قرار گیرد:
در این‌جا چند نکته اساسی وجود دارد که با توجّه به آن، پاسخ ایراد بخوبی روشن می‌شود:
آیا اگر ما عقیده مادّی‌ها را بپذیریم و مثلًا با «راسل» هم صدا شویم، دیگر از این ایراد رهایی خواهیم یافت؟ مسلّماً نه! ... چرا؟



:: موضوعات مرتبط: معارف اسلامی، پرسش و پاسخ، ،
:: برچسب‌ها: خدا را که آفریده است؟,
نویسنده : محسن امامی
تاریخ : دو شنبه 21 تير 1395
زمان : 2:9
چگونه کمال توحید خداوند نفی صفات از اوست؟
| ادامه مطلب...

دلیل این موضوع را در کلام خود امیرمؤمنان علیه السلام در همین خطبه می‌خوانیم:
«لِشَهادَةِ کُلِّ صِفَةٍ انَّها غَیْرُ الْمَوْصُوفِ وَ شَهادَةِ کُلِّ مَوْصُوفٍ انَّهُ غَیْرُ الصِّفَةِ».
توضیح این که: در بحث‌های مربوط به صفات خدا ثابت شده است که صفات خداوند عین ذات پاک اوست و مانند صفات بشر زاید بر ذات نیست، به این معنا که در صفات ممکنات، ذات چیزی است و صفت چیزی دیگر؛ مثلًا، علم غیر از ذات ما و عارض بر ذات ماست، ولی صفات خداوند چنین نیست، یعنی علم او عین ذات اوست و به عبارت دیگر ذاتی است که تمام علم، تمام قدرت و تمام حیات است، بنابر این منظور حضرت از این که کمال توحید و اخلاص، نفی صفات از خداست، نفی چنین صفات زاید بر ذات می‌باشد.



:: موضوعات مرتبط: معارف اسلامی، پرسش و پاسخ، ،
:: برچسب‌ها: چگونه کمال توحید خداوند نفی صفات از اوست؟,
نویسنده : محسن امامی
تاریخ : دو شنبه 21 تير 1395
زمان : 2:6
آیا خداوند یک نیروست؟


تعبیر نیرو درباره خدا هرگز صحیح نیست، زیرا گاهی ممکن است با نیروهای جهان طبیعت اشتباه شود، خداوند یک وجود لایتناهی از جمیع جهات است که در همه‌جا بوده و هست و صفاتی مانند صفات موجودات طبیعت را ندارد.
دانشمندان اسلامی در کتاب‌های «عقاید و مذاهب» کراراً تذکّر داده‌اند که برای تنزیه خداوند از هر نوع مشابهت به امور مادّی، باید از به کار بردن الفاظی که از آنها بوی «تجسّم» و «مادّی بودن» استشمام می‌شود خودداری نمود، از این نظر باید از به کار بردن لفظ «نیرو» درباره خداوند دوری جست، از این جهت باید گفت: خداوند نیرو نیست، بلکه او بالاتر از مادّه و نیرو و انرژی است و آفریننده همه آنهاست.

 



:: موضوعات مرتبط: معارف اسلامی، پرسش و پاسخ، ،
:: برچسب‌ها: آیا خداوند یک نیروست؟,
نویسنده : محسن امامی
تاریخ : دو شنبه 21 تير 1395
زمان : 2:4
آیا ذات پروردگار جهان را می‌توان درک کرد؟
| ادامه مطلب...

در پاسخ این سؤالات و مشابه آن، توجّه خوانندگان گرامی را به نکات زیر جلب می‌کنیم:
در بحث‌های خداشناسی و صفات خدا در محلّ خود ثابت شده است که خداوند وجودی است «بی‌نهایت در بی‌نهایت» یعنی بی‌پایان و نامحدود از هر نظر: نامحدود از نظر وجود، نامحدود از نظر علم و قدرت، نامحدود از نظر زمان و مکان، جایی نیست که خدا نباشد، زمانی نیست که خداوند در آن زمان وجود نداشته باشد، چیزی نیست که خداوند نداند، کاری نیست که خداوند نتواند آن را انجام دهد (البتّه غیر ممکن بودن ذاتی کاری، بحث دیگری است).
بنابر این خداوند یک هستی مطلق و نامحدود و بی پایان در تمام جهات است و این یک «اصل اساسی» در تمام بحث‌های مربوط به صفات خدا به شمار می‌رود و...



:: موضوعات مرتبط: معارف اسلامی، پرسش و پاسخ، ،
:: برچسب‌ها: آیا ذات پروردگار جهان را می‌توان درک کرد؟,
نویسنده : محسن امامی
تاریخ : دو شنبه 21 تير 1395
زمان : 1:37
با این علم محدود چگونه می‌توانیم جهان نامحدود را منظّم بدانیم؟
| ادامه مطلب...

هرگز ما نمی‌گوییم که: با پیشرفت قابل توجّه علم، همه اسرار این جهان برای بشر معلوم گشته و تمام معمّاهای جهان آفرینش حل گردیده است؛ بلکه، همچنان که دانشمندان می‌گویند: «هر اندازه بر حجم معلومات بشر افزوده می‌شود، به همان نسبت تعداد مجهولات وی نیز افزایش می‌یابد» و مامی‌خواهیم ثابت کنیم: این جهان (تا آن‌جا که علم آن را کشف کرده و پرده از روی آن برداشته) دارای نظم حکیمانه و حیرت‌انگیزی است؛ امّا درباره آنچه از نظر علوم مستور مانده نمی‌خواهیم داوری کنیم. ما می‌گوییم همین دایره‌ای را که علم روشن ساخته سراسر نظم است و حساب، البتّه این دایره گرچه در برابر مجموع اسرار جهان خلقت حکم «صفر» را دارد و نسبت به خود، دایره وسیع و قابل توجّهی است...



:: موضوعات مرتبط: معارف اسلامی، پرسش و پاسخ، ،
:: برچسب‌ها: با این علم محدود چگونه می‌توانیم جهان نامحدود را منظّم بدانیم؟,
نویسنده : محسن امامی
تاریخ : دو شنبه 20 تير 1395
زمان : 23:58
آیا نظم جهان دلیل بر مخلوق بودن جهان است؟
| ادامه مطلب...

همان‌طور که گفته شد روشنترین دلیل بر وجود خداوند برهان نظم است چون در هر قسمتی از موجودات نظم و نقشه و حساب به چشم می‌خورد و هر موجودی که این طور باشد دلیل آن است که از مبدأ دانا و توانایی صادر گردیده است.
امّا بحث درباره این که آیا اداره کننده موجودات این جهان و نظم دهنده آنها این موجودات را از عدم به وجود آورده است، بحث دیگری است که در مبحث خداشناسی از راه ازلی نبودن مادّه ثابت شده است؛ زیرا وقتی که ثابت شده مادّه نمی‌تواند ازلی باشد، حتماً باید آفریننده و ایجاد کننده‌ای داشته باشد که آن را از عدم به وجود آور است. خلاصه این که برهان نظم تنها برای اثبات حکومت ...

 



:: موضوعات مرتبط: معارف اسلامی، پرسش و پاسخ، ،
:: برچسب‌ها: آیا نظم جهان دلیل بر مخلوق بودن جهان است؟,
نویسنده : محسن امامی
تاریخ : یک شنبه 20 تير 1395
زمان : 23:56
چگونه «عدم و نیستی» می‌تواند منشأ و سرچشمه «وجود و هستی» باشد؟
| ادامه مطلب...

پرسش فوق یکی از اشکالات مادّیهاست. از آن‌جا که آنان مادّه را قدیم و ازلی می‌دانند و می‌گویند که مادّه مسبوق به عدم نبوده، از این راه خود را از اشکال مزبور نجات داده و سؤال را متوجّه ما نموده، می‌گویند: هرگاه مادّه اجسام وجود نداشته و بعداً به وجود آمده است، چگونه وجود از عدم آفریده شده و نیستی سرچشمه هستی گردیده است؟
پاسخ این سؤال این است که مادّیها به مقصود خداپرستان از این جمله که «خدا جهان را از عدم آفرید» درست پی نبرده‌اند و تصوّر کرده‌اند که لفظ «از عدم» مانند «از چوب» و یا «از آهن» در مثال‌های زیر است. مثلًا می‌گویند: این در و پنجره از چوب است، ماشین آلات آهن است، این خانه از سنگ و گل است، البتّه در این مثال‌ها، چوب و آهن و سنگ علّت مادّی، و هر سه، مادّه تشکیل دهنده 

 



:: موضوعات مرتبط: معارف اسلامی، پرسش و پاسخ، ،
:: برچسب‌ها: چگونه «عدم و نیستی» می‌تواند منشأ و سرچشمه «وجود و هستی» باشد؟,
نویسنده : محسن امامی
تاریخ : یک شنبه 20 تير 1395
زمان : 23:54

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.